معرفی کتاب «کوهستان وحشی» اثر «سسیلیا اکباک»
کتاب «کوهستان وحشی | به انگلیسی: Wolf Winter»، اثر «سسیلیا اکباک | به انگلیسی: Cecilia Ekback» است که نخستین بار در سال «2015» به انتشار رسید. این کتاب داستان زندگی خانوادهای که برای یک زندگی بهتر به کوهستان بلکاسن مهاجرت میکنند را روایت میکند. دختر بزرگ خانواده دارای یک موهبتی خاص است که میتواند با روح مادربزرگ خود و اریکسون ارتباط برقرار کند. کتاب کوهستان وحشی، جزء رمانهای رمزآلود و معمایی قرار گرفته است و سعی دارد از رازهای یک قتل پردهبرداری کند.
دیگران مهم در ارتباط با این کتاب چه گفتهاند؟
به نقل از لی چایلد: بسیار پرتعلیق و زیبا نوشته شده و به شدت توصیه میشود.
بخشی از کتاب
قسمتهایی از کتاب: «بعد، سکوت جای خود را به صدای آب داد. مایا دوباره با سر کج شروع کرد به حرکت و دنبال کردن صداهایی که در جنگل برایش آشنا بودند. وقتی صدای غرش آب بلندتر شد، او که انتظار داشت به فضای باز نزدیک شده باشد قدمهایش را بلندتر کرد. به سنگ بزرگ در کنار رودخانه رسید و ایستاد. آب رودخانه کف کرده بود و با صدای غرش به سنگ برخورد میکرد و با فشار پایین میریخت. مایا با این صحنه آشنا بود، قبلاً مثل آن را دیده بود اما چیزی شبیه به این. فکر کرد همسرش زمانی دوست داشت این صحنه را ببیند. میتوانست صدای همسرش را بشنود که میگوید: نه. هیچوقت از چنین چیزی خوشم نیامده.
مایا به طرف راست برگشت و در جهت جریان رودخانه راه رفت تا به دریاچه رسیدند، جریان تند رودخانه در سطح صاف و بیحرکت دریاچه و پس از برخوردی تند آرام میگرفت. در ساحل جنوبی دریاچه حدود یک کیلومتر آن طرفتر خانهای بود.
خانه روی تپهای سبز مشرف به دریاچه قرار داشت. پشت خانه، به جای کوهستانی با درختهای صنوبر، جنگلی با کاجهای بلند وجود داشت. مایا وارد محوطهای شد که چهار ساختمان، آلونکهایی برای نگهداری هیزم و غذا در زمستان داشت. صدای منظم شکستن تبر میآمد که او آن را تا پشت طویله دنبال کرد. کنار دیوار، داس، شن کش، بیل و دیلم با نظم و ترتیب کنار هم چیده شده بودند. از کنار قفسهایی عبور کرد که برای خشککردن گوشت در تابستان استفاده میشدند. چهار ماهی در حالی که بدنشان هنوز برق میزد و دهنشان باز بود از قلاب آویزان بودند. خانههای روستایی معمولاً این شکلی بودند، به کسی نگفت اما از وضعیت خانهای که عمو تپو داشت شوکه شده بود. دیوار را دور زد و به مردی رسید. موهای مشکی کوتاه کوتاه. کمی ریش داشت و زخمی به صورت اریب روی لب بالاییاش بود. چوبها را روی بلوک چوب قرار میداد و با یک حرکت آن را دو نیم میخریدیم و چند روز قبل اینجا رسیدیم.
اما مرد همانطور ساکت مانده، با چشمهایی بسیار گود که به سوراخهایی تاریک زیر ابروهایش تبدیل شده بودند.
امروز صبح دخترهایم به من گفتند جسدی داخل بیشهزاد در کوهستان پیدا کردهاند. فردریکا، دختر بزرگترم میگفت شکمش پاره شده.
مرد به مایا خیره شد.
مایا گفت: نمیدانیم او کیست.
آن مرد روی زمین تف کرد و تبرش را روی بلوک زد. طوری قدم برمیداشت انگار به سختی پاهایش را بلند میکند.»
درباره «سسیلیا اکباک»
سسیلیا اکباک اهل سوئد است و در سال 1971 متولّد شده است. او در نوجوانی به روزنامهنگاری و پس از تحصیل به بازاریابی مشغول شد. سسیلیا اکباک دارای مدرک کارشناسی ارشد نویسندگی خلاق از رویال هالووی میباشد. او در حال حاضر همراه همسر و دختران دوقلوی خود در کلگری زندگی میکند.
دیگر آثار «سسیلیا اکباک | به انگلیسی: Cecilia Ekback»
کوهستان وحشی، مورخان، ساعتهای دور افتاده و نور تاریک خورشید نیمه شب از دیگر آثار سسیلیا اکباک میباشند.
بهترین نسخه کتاب «کوهستان وحشی»
انتشارات کتابسرای تندیس با ترجمهی محمد جوادی کتاب کوهستان وحشی را به چاپ رسانده است.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران